بررسی محصول ذخیره کامله (جراحی)
ذخیره کامله (تصحیح دوم ، تصحیح با چهار نسخه )
نگارنده :حکیم محمد
تحقیق و تصحیح : دکتر حسن میرصالحیان
تعداد صفحات : ۳۰۸ صفحه
قطع : وزیری
ذخیره کامله
کتاب ذخیره کامله تالیف حکیم محمد و تحقیق و تصحیح دکتر حسین میرصالحیان.
ذخیره کامله کتابی است در طب قدیم که مطالب آن بیشتر در مورد کارهای عملی در طب و داروها و موارد مورد استفاده در این زمینه می باشد.
مولف این کتاب از اطبای زمان شاه صفی صفوی بوده و به نظر می رسد مسافرت های زیادی به خصوص به قلمرو دولت عثمانی داشته و تجارب زیادی کسب کرده است.
درمان جراحت های ناشی از سلاح های گرم که در این کتاب ذکر شده و فرمول هایی که برای بیهوش کردن بیماران ذکر می کند، نکات جالبی است که شاید در کمتر کتابی در طب قدیم وجود داشته باشد.
در تصحیح دوم ، علاوه بر سه نسخه قبل از نسخه کتابخانه پاریس که کامل تر از سه نسخه قبلی بود، نیز استفاده شده و مطالب با صحت بیشتری نوشته شد.
فهرست عناوین کتاب ذخیره کامله :
فصل اول : در هوا
فصل دوم : در خاصیت و دانستن داروها و به عمل آوردن و شستن و مغسول نمودن در آب باران و سوختن بعضی از آن و به کار داشتن
فصل سوم : در وصیت استادان در این علم و آداب آن و محافظت خود نمودن
فصل چهارم : در دانستن فصل های سال که هر فصل زخم را چون نگاه باید داشت و چه مرهم گذارند و صاحب زخم را چه مقام کند و اشربه و اطعمه چه خورند
فصل پنجم : در دانستن و شناختن آلات بریدن و شکافتن و نگاهداشتن او
فصل ششم: در دانستن مرهم های پخته و صف پختن آن و بر هر موضع چه مرهم باید گذاشت زود پخته شود
- باب اول : در خوردن زخم ها که آن حربه فولاد باشد مثل شمشیر و تیر و خنجر و کارد و تفنگ و پیکان مانده و زخم گلوله ماندن در مقام زخم خواه در استخوان و خواه در گوشت و صف کشیدن و بیرون آوردن پیکان و گلوله و غیره
- باب دوم: در دانستن آلتهای زهردار که از آن زخم زده باشند و هرچه به زهر آب داده به موضع رساینده باشند و بیرون زهر را نافع باشد
- باب سوم: در زدن به سنگ و چوب و ضربه و سقطه و شکافتن و کوفته شدن هر موضع از اعضا باشد
- باب چهارم : در سوختن آتش و آب گرم و شیره نبات و قند و دوشاب و صابون و حلوا و سنگ گرم بر موضع نهادن و روغن جوشیده بر موضعی ریختن و هر چه مثل این باشد
- باب پنجم : در نوره کشیدن و زخم شدن از آن یا به آب گرم فروشدن باشد
- باب ششم : در گزیدن ماران و عقرب و حیوانات موذیه و زخم دندان ایشان و یوز و بوزینه و سگ خانگی و شیر و پلنگ و سگ دیوانه و جمیع حیوانات گزنده
- باب هفتم : در سیاست پادشاه و حکام مثل بریدن اعضا خواه دست و پا و قضیب و خصیه و چشم بیرون آوردن از حدقه
- باب هشتم : در شکافتن خنازیر و نفخه و آن چه توان شکافت
- باب نهم : در دمل و گاورسه و ماده های گرم که پدیدار شود و خارش گرم یا سرد
- باب دهم : در خوردن سیخ خرما و آبگینه و استخوان و هرچه به گوشت یا عضوی از اعضا مردم خورد و زخم کند یا در آن جا شکسته شود
- باب یازدهم : در سرطان و داخس که کژدمه گویند
- باب دوازدهم : در غذاهایی که در زخم خوردن حرب ها و قطع نمودن عضوها و دمل و غیر آن توان خورد اما بعد بدان که غذاهایی که صاحب زخم را توان داد غذایی باشد که موافق کوفت باشد و هر آن چه نتوان داد یاد نکرده اند
- باب سیزدهم : در سرما رسیدن دست و پا و اعضا
- باب چهاردهم : در کوفت ملازه به زیر آمدن آن یا افتاده که عوام کوج گویند
- باب پانزدهم : در کوفته شدن ناخن و بریدن و شکستن و زخم آن
- باب شانزدهم : در زخم اطفال و طاونون پیرون و انباک و کچل و شیرینه و ورم اعضای ایشان
- باب هفدهم : در آن چه جراحان نیش دهند که کجا باشد و چه جا نیش توان داد
- باب هژدهم : در بواسیر و بواصیر و علت جذام و کر بود
- باب نوزدهم: در زخم آبله و آتشک
- باب بیستم : در آبله و آتشک فرنگی و علاج آن
- باب بیست و یکم : در باب چوب چینی خوردن
- باب بیست و دوم : در زخمی که کرم افتاده باشد یا بو زند یا ناصور شده
- باب بیست و سوم : در بیرون آمدن دانه هایی متفرقه خرد و بزرگ و بر جمیع اعضا مثل بالای پلک چشم و کناب آن و روی و لب و گوشه و گوش و پیشانی و پشت بینی و حلق و گردن و دست و بغل و پستان و سینه و شکم و هر از نخودی تا اناری و بزرگتر از آن باشد
- باب بیست و چهارم : در شکستن که تخته بر آن گذارند یا فرورفته بالا آورند مثل استخوان سینه و پهلو و غیره
- باب بیست و پنجم : در بیرون شدن بندها از مقام خود و اعضا به جا آوردن آن بند را به مقام خویش
- باب بیست و ششم : در رشته و وبا و حذر از آن
- باب بیست هفتم : در خراج و درد پستان زنان و خورده مردان و زخم
- باب بیست و هشتم : در ترکیدن استخوان های قلم دست و بازو و ران و پهلو و سر استخوان که در بدن باشد
- باب بیست و نهم : در زخم هایی که دور آن زخم را احتیاج به داغ باشد
- باب سی ام: در زخمی که بر سر پیوندهایی که هر عضوی که افتد یا رگ ها و یا زخم ها که در اندرون گوشت و استخوان گوشت باشد
- خاتمه : در بیان داروهای بیهوشی که از برای بریدن و شکافتن و داغ نهادن سازند که چون آن بکند آن کس خبردار نشود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.